تمرین 2: طراحی حالت

تمرین 2: طراحی  حالت

وسائل : مداد ب3 یا ب4 ( نوک آن نبایستی تیز باشد) و یک ورق کاغذ مانیلای 25*40 تهیه نمایید . ( اندازه کاغذ نصف کاغذی است که برای طراحی از محیط صورت میگرفت .) از هر دو روی کاغذ استفاده کنید بطوریکه در هر طرف آن بیش از یک طراحی نباشد. چون برای این نوع تمرین کاغذ زیادی احتیاج دارید می توانید بجای کاغذ مانیلا از کاغذهای کاهی استفاده کنید. در هر تمرین مقدار زیادی کاغذ در دسترس داشته باشید.

از مدل خواسته می شود تا حالتی پر تحرک برای مدت یک دقیقه یا کمتر بگیرد و بهمین ترتیب پشت سر هم حالتهای مختلفی باو بدهید. در صورت نبودن مدل و یا تمایل خودتان می توانید بجاهایی بروید که مردم در آنجاها در حال حرکت هستند : زمین بازی , مسابقه فوتبال , بازار , خیابان شلوغ , چوب بری, استخر, ساختمانهای در حال ساخته شدن   جاهای مناسبی هستند که به شما فرصت میدهند تا این تمرین را اجرا کنید .

هنگامی که مدل حالت میگیرد و یا مردمی که در حال حرکت هستند و شما از آنها مشغول طراحی می شوید بگذارید مدادتان بر روی کاغذ همواره باین سو و آنسو بدود و تحت تاثیر احساسی که از مشاهده حرکت بدست میآید قرار بگیرد. بطور مداوم و سریع طراحی کنید و خط ها را بدون قطع شدن از بالا بپائین و ازین طرف به آنطرف بکشید بطوریکه در این مدت مداد را از روی کاغذ بر ندارید . به مداد مجال بدهید گردش کند و حرکت را بازگو نماید.

در این نوع طراحی نباید به شباهت سازی پرداخت و یا نوع شی را مشخص نمود بلکه فقط باید تمام نیرو در نشان دادن حرکت متمرکز شود . لم دادن , فشار دادن بجلو , کشیدن بعقب و زمین نشستن مدل را بخوبی حس کنید . فرض کنید که مدل حالت کسی را گرفته که با مشتهای گره کرده و چانه جلو آمده و بحالتی عصبانی مشغول دعوا کردن است. سعی کنید جلو آمدن چانه و مشتهای گره کرده او را در طراحی نشان بدهید . اگر از مسابقه بکس بازی طراحی می کنید سعی کنید فشار از پا به مشتها را که عمل ضربه زدن به آنها بستگی دارد نشان بدهید.

اگر مدل خم شده و میخواهد  چیزی را از روی زمین بردارد شما خم شدن بدن و دراز کردن دستها و تماس انگشتان با شی را طراحی کنید, این طراحی ممکن است برای کسی که به آن نگاه می کند نامفهوم باشد و حتی برای خودتان نیز در هنگامی که بعدها حالت مدل را فراموش می کنید همین حالت را داشته باشد. در این طراحی ممکن است شکل بدن معلوم و آشکار باشد و یا اینکه چیزی از آن بچشم نخورد و شکل بدن را نشان ندهد. در هر صورت فرقی نمی کند.

هنگامی که مداد به گردش می پردازد گاهی در کناره فرم حرکت می کند ولی بیشتر اوقات در داخل فرم حرکت می نماید و گاهی هم از آن بیرون میآید و حتی از کاغذ نیز ممکن است خارج شود. در هر صورت مانع حرکت آن نشوید . بگذارید مداد به هرجا که دلش میخواهد حرکت کند. آنچه که مهم است این است که پرداختن به کناره های فرم جدا خودداری کنید.

در این نوع طراحی تنها وتنها حرکت است کهخ مورد توجه قرار می گیرد نه جزئیات ساختمان بندی. بایستی حس کنید و درک نمائید که این نوع طراحی مربوط به سکون نیست بلکه مربوط به حرکت و دینامیک است. در این نوع طراحی مرز مشخص , شکل صحیح و فرمی ثابت وجود ندارد فرمها هر آن در شرف تغییر و تبدیل اند و در واقع این نوع طراحی حرکت در فضاست.

برای دیدن حرکت بایستی قادر باشید آنرا در بدن خود حس نمائید, یعنی بایستی حس کنید که دارید آنچه را که مدل انجام میدهد , انجام  میدهید, اگر مدل خم شده , دست بطرف چیزی دراز کرده , استراحت کرده یا چیزی را فشار میدهد ماهیچه های شما نیز باید مشابه این اعمال را کاملا حس نماید. اگر شما نسبت به حرکات و حالت مدل حسایت بخرج ندهید نمی توانید آنچه را که با چشم می بینید درک نمائید. اگر آنچه را که مدل حس می کند شما حس نکنید طراحی شما چیزی جز یک نقشه جغرافیا نخواهد شد.

طراحی از حرکت همانند طراحی از خطوط محیطی بطور دقیق و به حس لامسه ربط و بستگی  پیدا می کند . در طراحی از خطوط محیطی احساس می کنید که کناره فرم را با انگشت (یا مداد) لمس می نمائید. در طراحی از حرکت نیز شما حرکت کل فرم را درتمام بدنتان احساس می کنید.

حواس خود را  روی کل بدن مدل متمرکز کنید و همه چیز آن را بیک باره ببینید سعی کنید کل مدل یا شی را بصورت یک واحد مشاهده کنید – واحدی که دارای حرکت و انرژی است . گاهی اوقات بشاگردان تازه وارد اجازه میدهیم تا یک حالت را از مدل در 5 دقیقه بکشند و بعد از گذشتن مدتی باندازه یک دقیقه بمدل میگوئیم از جای خود حرکت کرده و پائین بیاید. شاگردان با تعجب طراحی را متوقف می کنند ولی من به آنها میگویم بطراحی خود ادامه دهند وبقیه را از حفظ بکشند , ولی معمولا آنها قادر به ادامه کار نیستند . واقعیت این است که آنها با بخش کوچکی از مدل مثل موهای سر شروع کرده اند و هرگز به کل حالت مدل توجه ننموده اند, در 5 ثانیه اول باید چیزی را روی کاغذ بکشید که بتواند حالت کلی مدل را نشان بدهد . گاهگاهی در طراحیهای 5 یا 10 ثانیه ای این مسله را بیاد بیاورید و از مدل مطالعات حرکتی انجام بدهید.

هیچ مهم نیست که از کجا شروع می کنید یا کدام قسمت بدن را اول می کشید زیرا شما باید یکباره کل بدن را طراحی نمائید و در ظرف همان یک دقیقه که مشغول طراحی هستید چشم شما بطورمرتب از بالا به پائین و از راست به چپ مدل باید در حرکت باشد . معمولا از سر نبایستی شروع کنید . هنگامی می توانیم بگوئیم از سر شروع کنید که انسان با سر راه برود  و یا با سر از طناب آویزان شده باشد.

شاگردان گاهی می پرسند که راجع به حالت یا حرکت , اینطوری یا آنطوری یا طور دیگری فکر بکنند؟ جواب من به آنها این است که شما باید بجای فکر کردن , احساستان تکیه کنید. بسادگی با ماهیچه های خود آنچه را که مدل انجام میدهد حس کنید و مداد را آزاد بگذارید تا بطور اتوماتیک این حس را بدون دخالت فکر بر روی کاغذ ضبط نماید. در موقع طراحی حالتی راحت و بدون قید و بند بخود بگیرید . بیشتر اوقات غریزه راهنمائی شما را بعهده میگیرد. در این مورد اگر بگذارید که غریزه بسرعت و بطور مستقیم عمل کند و آنرا مورد بازخواست قرار ندهید نتیجه کار خیلی بهتر خواهد شد. عادت کنید با  مداتان و با انگیزه هایی که بین شما و مدل بوجود میآید فکر کنید . بطور خلاصه باید بفکر طبیعی خودتان گوش کنید و از فکر کردنی که بزور در شما ایجاد شده باشد بپرهیزید . بسیاری از چیزها در زندگی وجود دارند که دسترسی به آنها با زور و فشار ممکن نیست بلکه باید آنها را فرا خواند.

اگر مدل شما نمی تواند راجع به گرفتن حالت تصمیم بگیرد شما می توانید حالتهای زیر را به او پیشنهاد کنید:

 حالتهایی از بوکس بازی , تنیس , شمشیر بازی , حالتهای مختلف رقص , کارهای عادی روزانه نظیر بسر گذاشتن کلاه , مشغله هایی مثل زراعت , مکانیک , بنایی, نهر کنی , حالتهای اکسپره سیوی نظیر ترس, شادی , خستگی . مدل باید انواع حالتها را بگیرد: بایستد , بنشیند, لم بدهد , زانو بزند , دراز بکشد, به چیزی تکیه بدهد,  و شما هم باید از تمام دیدها یعنی روبرو  , پهلو و پشت از او طراحی کنید. حالتها باید متنوع و طبیعی بوده و مصنوعی نباشد . بعضی از آنها بایستی حالت خمیده گی داشته باشند.

خط خطی کردن : شاگردان من این نوع طراحی کردن را " خط خطی  کردن " نامیدند . زیرا آنها با دقت کشیده نشده  و خط خطی هستند و مثل این است که کسی سعی کرده خیلی بسرعت چیزی را بنویسید و بیشتر متوجه معنی بوده نه شکل کلمات و توجهی نیز به املاء کلمات و یا خوش نویسی در دستور زبان ننموده است.

یکی از شاگردان که اولین طراحی خود را با این روش اجرا نمود گفت " این نوع خطوط به هیچ چیز جز نخ بهم پیچیده ماهیگیری شباهت ندارد." این نوع طراحی ها ممکن است بی معنی بنظر برسند ولی نتیجه ای که در اثر عکس العمل نشان دادن به حرکت در شما بوجود می آید بعدها حاوی سود سرشاری می شود . پیش از اینکه کار  شما با این کتاب تمام بشود شما صدها نوع طراحی را بااین روش اجرا نموده اید ولی نباید هیچیک از آنها را به معرض نمایش بگذارید زیرا آنها صرفا یک تمرین هستند و فقط باعث می شوند که به درک و قدرت شما در طراحی بیفزایند و در کارهای بعدی شما اثر مثبت بگذارند . هر راهی را که میخواهید دنبال کنید ولی همیشه روش طراحی از حرکت را فراموش ننمائید.

با کمال آزادی هر قدر کاغذ برای اینکار لازم است مصرف کنید و نگران خراب شدن آنها نباشید ( بهمین دلیل است که ما کاغذ ارزان را توصیه می کنیم) من متوجه شدم که شاگردان منتهای کوشش خود را در این نوع طراحی بخرج میدهند و طراحیهایی که صرفا حرکت را نشان میدهد بوجود می آورند ولی بدون نگاه کردن به طراحیها آنها را در سطل آشغال می اندازند . بعضی از آنها را باید نگاه داشت و زیر آنها تاریخ نوشت تا از روی آنها پیشرفت شما معلوم شود و بقیه را مثل کاغذ روزنامه به گوشه ای بیندازید . وقتی  نتیجه بهتری عاید می شود که طراحیها در اثر کوشش نیمه خود آگاه بوجود آمده باشند .

باز هم درباره خطوط محیطی : شما هم مانند بسیاری از شاگردان دیگر ممکن است از طراحی خطوط محیطی که یک طراحی آرام است در عذاب باشید. طراحی های بعدی را بجای دست راست با دست چپ انجام بدهید(اگر چپ دست هستید برعکس عمل کنید) این عمل باعث می شود که حرکت دست شما آهسته گردد و چون دست چپ شما تمرین ندارد طراحی های شما نسبت به طراحیهائی که با دست راست می کشید مشکل تر انجام خواهد شد.

این پیشنهاد در مورد تمرینهای دیگری که بعد به آنها میرسیم می تواند اجرا شود . هر تمرینی از جهتی در برگیرنده تجربه جدیدی است بنابراین اگر بیست سال هم طراحی کرده اید باید آنرا اجرا کنید . بکار گرفتن ان دستتان که عادت به خط کشیدن ندارد , ممکن است این مزیت را داشته باشد که شما را از شر کشیدن خطوط  شسته رفته نجات بدهد.

هنگامی که اولین طراحی  خود که با روش خطوط محیطی کشیده شده است نگاه می کنید ممکن است خنده تان بگیرد . بدون شک خطوط شما بطور  هرز روی کاغذ دویده و انتهای آنها در جای لازم بهم نرسیده و یا یکی از پاها و دستها خیلی بزرگتر از دست و پای دیگر شده است ولی این مسله بهیچوجه نباید نگرانی شما شود . در واقع نگرانی شما باید موقعی ظاهر شود که شما در موقع طراحی بجای مدل به کاغذ نگاه کرده اید و یا اینکه نسبتها را بخاطر سپرده اید.

وقتی را که صرف طراحی می کنید موقعی نتیجه بخش است که تجربه صحیح را کسب نمائید .منظور از تجربه صحیح آن تجربه فیزیکی است که از طریق حس لامسه بدست میآید . پس از اینکه خطوط محیط بازو را کشیدید با دست خود سرتاسر بازویتان را نیز بآرامی لمس نمائید . اگر احساس لمس در طراحی باندازه احساس لمسی که با دستتان تجربه کردید قوی باشد طراحی شما بدون توجه به شباهتش موفق از آب در آمده است.

طراحی با خطوط محیطی احتیاج به  کوششی متمرکز در نگاه کردن به مدل دارد و کوششهای پراکنده  که یک نگاه به مدل و یک نگاه به کاغذ باشد بدرد آن نمی خورد . زیرا اینکار بیشتر ورزش کردن بحساب می آید تا طراحی . بزبانی دیگر , عمل کشیدن خطوطی بر روی  کاغذ باعث نمی شود عمل نگاه کردن به مدل قطع شود . بهمین دلیل شما بطور موثری قادر می شوید فرمها را بروال منطقی شان دنبال کنید و یاد بگیرید کجا  وچگونه آنها بفرمهای دیگر ربط پیدا می کنند . بخشهای مختلف بدن  مثل بازو , دست و پا هریک بطور جداگانه ساده هستند , ولی تشخیص  ارتباط  آنها با هم یعنی رابطه دست و شانه و پنجه  و ساق پا بسیار مشکل است.

منظور از رابطه بین آنها حالت سکون نیست بلکه حرکت است. بیشتر شاگردان فرم را با تمام ریزه کاریهای حرکتش دنبال نکرده و ضبط نمی کنند و تغییرات ظریف آنها را نادیده می گیرند این تمرین شما را قادر می سازد تا آن تغییرات ظریف را درک کرده و آن فرمهای زنده را بدون اینکه چشمتان را از آن ها بردارید بدقت دنبال نمائید.

چون عمل نگاه کردن به مدل بوسیله نگاه کردن به کاغذ قطع نمی شود , طراحی بطور صادقانه حرکت را ضبط می نماید . اگر شما پایی را از پای دیگر درازتر بکشید علت آن این است که وقت زیادی را صرف نگاه کردن به آن نموده اید . وشاید هم باین علت یکی را از دیگری بلندتر کشیده اید که بین کشیده شدن آنها فاصله انداخته اید و یا اینکه این پا به شما خیلی نزدیک بوده و یا بر روی آن سنگینی بدن افتاده بوده و یا وضعیت و چرخش آن توجه شما را جلب نموده بوده است . اگر دستهای مدل را خیلی بلند می کشید باید سعی کنید آنها را باز هم بلندتر بکشید زیرا توجه شما به بلندی غیر طبیعی آنها جلب شده است.

شما اصلا نباید بفکر این جور  چیزها باشید . زیرا این اتفاقات یا تصادفی هستند یا بطور ناخودآگاه صورت میگیرند ولی دانسته یا ندانسته احساس نسبتها را دارید پرورش میدهید . نسبتها بطور  حسی با نسبتها بطور علمی کاملا متفاوت هستند ولی هر دو مهم می باشند و برای نقاش خلاق مهم تر می باشند .

بمدت سه ساعت طبق برنامه  1 ج طراحی کنید

خط محیطی در فضا : خط محیطی هر فرمی در طبیعت بر روی یک صفخه قرار نگرفته است, بلکه همانطور که شما آنرا دنبال می کنید در فضا میچرخد . فرض کنید که بازوی مدل نسبت به تنه  به حالت افتاده باشد و شما هم مشغول کشیئن خط بیرونی ان از شانه تا مچ باشید. در اینموقع اگر شما واقعا  به خط محیطی ان بدقت نگاه کنید پی می برید که نه دست و مه چشمتان هیچکدام نمی تواند به پائین حرکت کند . زیرا بازو همانطور که به پائین می آید باینطرف و آنطرف نیز میرود و خطوط محیطی ان در بعضی جاها از شما دور شده و در بعضی جاها  بطرف شما می آید . بنابراین همانطور که خط را رو بپائین می کشید احساس می کنید که خط گاهی در کاغذ فرو میرود و گاهی  از آن بیرون میآید.

بمدت سه ساعت طبق  برنامه 1 د طراحی کنید

بخش بعدی : تمرین 3: طراحی از خط مقطع

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدامین کوهستانی سه‌شنبه 18 آبان 1400 ساعت 19:01

عالی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد