تمرین 1- طراحی خطوط محیطی

تمرین 1- طراحی خطوط محیطی

وسایل: مداد  B3 با نوکی بسیار تیز ( با سنباده تیز شده باشد) و قطعه ای کاغذ مانیلای کرم رنگ را که اندازه آن  40*50 باشد مورد استفاده قرار دهید. ورق کاغذ مانیلا بزرگ است و شما باید آنرا به چهار قسمت تقسیم کنید . امکان دارد بجای کاغذ مانیلا از کاغذ های دیگر استفاده کنید بشرطی که گلاسه نباشند.کاغذ خود را بوسیله گیره های فلزی و به زیردستی خود که از تخته یا مقوا است بچسبانید. تا رسیدن به تمرین 28 از بکار بردن پاکن خودداری کنید.

  * کاغذ مانیلا یکی از انواع کاغذ گراف است که در بسته بندی و ساختن پاکت میوه و خواربار مورد استفاده قرار میگیرد 

نزدیک مدل یا اشیایی که میخواهید از روی آنها طراحی کنید قرار بگیرید و روی صندلی نشسته ورو بجلو  خم بشوید.چشم خود را به یک نقطه هر نقطه ای که دوست دارید بر روی کنار فرم بدوزید ( کنار فرم همان محیط یا کناره شکل است) و نوک مداد را بر روی کاغذ قرار بدهید . تصور کنید نوک مداد شما بجا ی کاغذ بر روی کناره مدل قرار گرفته است. بدون اینکه چشم خود را از روی مدل بردارید صبر کنید تا بفهمید مداد همان نقطه ای را که چشم روی آن متمرکز شده است لمس می نماید.

سپس چشم خود را آرام آرام در طول محیط مدل به حرکت در آورید و مداد را نیز به آرامی در پیروی از آن بر روی کاغذ حرکت دهید. در ضمن اینکه اینکار را انجام میدهید تصور کنید که نوک مداد عملا کناره مدل را لمس می نماید. بیشتر از حس لامسه راهنمائی و کمک بگیرید تا از حس باصره. این بدان معناست که شما با نگاه کردن مداوم به مدل و بدون نگاه کردن به کاغذ عمل طراحی را بایستی انجام بدهید.

بطور یقین چشم و دست را هماهنگ سازید. ممکن است چشم شما در ابتدای کار سریع تر از مداد حرکت نماید ولی هرگز اجازه چنین کاری به او ندهید. تنها آن قسمتی را که طراحی می کنید مورد توجه قرار دهید و بقیه قسمتها را به بوته فراموشی بسپارید.

اغلب به این مسله پی می برید که خطوط محیطی را که شما طراحی می کنید ممکن است بطرف داخل فرم تمایل پیدا کند و انتهای آن در همانجا رها شود. در چنین مواردی بایستی در نقطه ای بر روی محیط و در همانجائی که خط محیطی قبل بداخل میل پیدا نموده انتخاب گردد. بنابراین شما مجبورید چندین بار در طی مطالعه خود به کاغذ نگاه کنید ولی هنگامی که به کاغذ نگاه می کنید از کشیدن هرگونه خطی خودداری کنید.

درست همانند ابتدای کار نوک مداد را روی کاغذ قرار بدهید و چشم خود را به مدل بدوزید و صبر کنید تا مطمئن شوید پیش از کشیدن خط , مداد محیط  فرم را لمس می نماید.

تمام خطوط طراحی شامل خطوط محیطی فرم نمی شوند . مثلا اگر چهره را از روبرو بخواهید بکشید خطوط محیطی بی شماری را برای بینی و دهان مشاهده خواهید نمود که با خطوط کناری محیط فرم ارتباط چندانی ندارند. تا آنجا که وقت به شما اجازه میدهد این خطوط را  نیز همانند خطوط کناری طراحی نمائید .

هر چیزی را که مداد شما میتواند طراحی کند  طراحی کنید سعی کنید هر چه بیشتر روی هماهنگی چشم و دست دقت شود.

این تمرینها بایستی بآرامی و با جستجو و حساسیت صورت بگیرد. برای خود زمان تعیین کنید و در کارتان عجله و بی حوصلگی بخرج ندهید. در هیچ یک از طراحی های خطوط محیطی پایانی وجود ندارد . در واقع مطالعه خطوط محیطی چیزی نیست که بتواند تمام شود. این مسله  نوع بخصوصی از تجربه احتیاج دارد که می تواند تا آنجا که حوصله برای نگاه کردن دارید ادامه یابد. اگر زمان بشما فقط امکان کشیدن نصف طرح را داد نه تنها اشکالی ندارد بلکه بهتر هم هست. ولی اگر شما پیش از تمام شدن وقت کار  را تمام کردید احتمال این هست که شما در مطالعه صحیح طرح , موفق نشده اید . طراحی از خطوط محیطی همانند صعود از یک کوه است که علیرغم پرواز با هواپیما به آرامی صورت میگیرد. در صعود کوه مشاهده بسرعت و از فاصله دور صورت نمی گیرد بلکه به آرامی و همراه با زحمت و بصورت قدم بقدم انجام می پذیرد.

در مورد نسبتهای بدن زیاد نگران نباشید , زیرا به این مسله در موقع مناسب نیز رسیدگی می شود در مورد سایه ها نیز گمراه نشوید. وقتی که یک شی را لمس می کنیم چه آن شی سایه داشته باشد چه نداشته باشد از نظر لمس فرقی ندارد: مداد شما بر روی کناره های سایه ها عبورنمی کند بلکه کناره واقعی فرم را دنبال می نماید.

در ابتدا ترک این عادت که موقع طراحی نباید به کاغذ نگاه کنید کاری مشکل است ولی در هر صورت باید به آن عادت کنید. در موقع طراحی باز هم ممکن است طبق عادت قبلی به کاغذ نگاه کنید , برای جلوگیری از این کار بهتر است یکی از دوستان چند دقیقه ای مواظب شما باشد تا هر وقت به اینکار مبادرت کردید بشما گوشزد نماید.

پس از این عمل کم کم عات می کنید و به اشتباهات خود پی می برید.

این تمرین بایستی در طراحی از انواع چیزها نیز بمورد اجرا در آید. در ابتدا خطوط محیطی منظره را مانند خطوط منحنی تپه ها و یا کناره تنه درختان که قابل لمس تر بنظر میرسند طراحی کنید. هر چیزی , بخصوص آنهایی که توسط طبیعت و یا کثرت استعمال , فرم گرفته باشند دارای تنوعات بی شماری هستند مانند گل , سنگ , میوه و یا کفشهای کهنه . از روی چهره خود با نگاه کردن به آیینه طراحی کنید و بهمین ترتیب از روی دست و پای خود و یا هر چیزهای دیگر نیز تمرین کنید. موضوع زیاد مهم نیست بلکه تجربه  و تمرین است که اهمیت دارد.

مفهوم خطوط محیطی از نظر ما : خطوط محیطی مورد نظر ما آن خطوطی نیست که حالت نمودار یا دیاگرام  را داشته و یا حالتی سایه نما از شی را نشان بدهد زیرا در اینگونه طراحی ها فرم بصورت سایه و دو بعدی معلوم می شوند مثلا اگر دست خود را روی کاغذ قرار داده و یا مداد بدور انگشتان آن خط بکشیم همین حالت بوجود می آید یعنی شکلی دو بعدی از کف دست نمودار میشود که معلوم نیست پشت دست است یا کف دست . خطوط محیطی مورد نظر ما خطوطی هستند که کیفیت سه بعدی به تصویر میدهند یعنی علاوه بر پهنا و درازا ضخامت را نیز بیان میکنند.

خطوط مورد نظر ما چیزی نیست جز اینکه از حس لامسه پیروی نماید. در حالیکه به مفهوم معمول آن , خطی است که چشم بتنهائی محیط شی را دنبال می نماید. دو سیب را روی میز و در مقابل خود قرار دهید بطوریکه یکی از آنها کمی جلوتر از دیگری قرار بگیرد ولی با آن تماس نداشته باشد ( مثل شکل 1) - شکل 2 خط محیطی سیبها را به مفهوم معمول آن نشان میدهد . شکل 3 خطوط محیطی سیب دوم را بمعنی معمول ارائه میدهد .  نه شکل 2 و نه شکل 3 هیچکدام آن چیزی  که مورد نظر ماست نمی باشند  زیرا در هر دو خط از حس باصره پیروی کرده و از حس لامسه کمک نگرفته است. اگر حس میکنید که دارید کناره سیب را لمس می کنید , از محیط سیب اول به محیط سیب دوم بدون اینکه مدادتان را بردارید نمی توانید جهش کنید ( مثل شکل 2) و بهمین ترتیب عملا هم هر دو سیب را نمی توان  بدون انتقال انگشت از یکی به دیگری لمس نمود . در شکل 3 آنچه را که از سیب دوم معلوم است نشان داده شده است  ولی اگر بر حسب خط محیطی مورد نظر ما به آن نگاه کنید بخشی از آن خط متعلق به سیب اول خواهد بود و نه سیب دوم . خطوط دور شکل 2 و شکل 3 آن خطوط محیطی مورد نظر ما نیستند بلکه یک ایلوزیون بصری می باشند.

بمدت 3 ساعت طبق برنامه 1 الف طراحی کنید

اگر بخش " چگونه از این کتاب استفاده کنیم " را نخوانده اید حالا آنرا بخوانید.

دو نوع مطالعه : راه یاد گرفتن طراحی , طراحی کردن است. کسانی که کارهای هنری انجام میدهند لزومی ندارد همه چیزها را درباره آن بدانند. برای  یک نقاش مسله مهم این است که توانائی او در کار چقدر است نه اینکه چقدر درباره آن میداند . یک دانشمند ممکن است همه چیز را درباره  دانش هوانوردی بداند بدون اینکه بتواند از عهده کار خلبانی بر آید. تنها از طریق پرواز است که او می تواند مهارت در پرواز را بدست آورد . اگر از من پرسیده می شد که چه چیزی بیشتر از همه می تواندبه  شاگرد یاد بدهد که چگونه طراحی کند در جواب میگفتم " طراحی" و آنهم بصورت مداوم  و با حرارت و پر زحمت.

شاید قبلا پی برده اید که طراحی خطوط  محیطی از آن نوع طراحیهایی است که با زحمت و رنج فراوان همراه میباشد. از طرفی امروز به نوع دیگری از طراحی که طراحی حرکتی یا حالت نامیده میشود می پردازیم که احتیاج به حرارت و سرعت عمل زیادی دارد . برای اینکه بتوانیم در فکر خود تمرکز ایجاد کنیم بایستی هم طراحی  را در مدت زمان کوتاه و با حرارت و هم در مدت زمان طولانی و به آرامی تمرین نمائیم. در یادگیری طراحی این دو نوع تمرین بایستی بکار بسته شود زیرا هر یک از آنها باعث تکامل دیگری می شود. در تمرینهای طولانی مدت , مفهوم ساختمان بندی مدل  یعنی چگونگی ساخت آن به نظر من چیزی بالاتر از آناتومی است بایستی مورد توجه قرار بگیرد. در تمرینهای سریع که حرکت , زندگی و اکسپره سیون مورد توجه قرار میگیرد من آن را اصطلاحا طراحی  "حرکتی یا حالت "نام گذاری کرده ام.

آن طراحی تندی را که شاگردان انجام میدهند و به آن اسکیس تند میگویند بنظر من بدترین انواع تمرین است. در واقع هر چیزی که به حالت اسکیس باشد خوب نیست زیرا کلمه اسکیس شامل آن چیزی نمی شود که هنوز ناقص است. بر عکس این نوع طراحی , مطالعه  تند می باشد که خود بایستی مطالعه ای واقعی و کامل را از چیزی که روی آن مطالعه صورت گرفته نشان بدهد و با وجود سریع بودن بتواند نوعی تمرکز بهمراه خود داشته باشد . روش تمرکز کردن در مدت زمان کوتاه همان متمرکز کردن حواس روی تنها یک حالت از مدل است. طبیعتا  من سعی می کنم حالتی را انتخاب کنم که متضمن حرکت باشد . آن طراحی تندی که شاگردان از آن استفاده می کنند  و امر مطالعه دقیق را در آن دخالت نمیدهند باعث گمراهی و عقب ماندگی آنها می شود. گاهی هم شاگردان این تمرینها را که بنظر من غلط است بخوبی انجام میدهند و بطور تصادفی نتایج خوبی نیز از آن بدست می آورند , علت آن این است که در موقع سریع کار کردن , آنها تصادفا حرکت و حالت را مطالعه کرده و فهمیده اند . یعنی پی بردن به حرکت و احساس باعث راهنمائی آنها گردیده است

بخش بعدی  تمرین 2: طراحی حالت

برگرد به فهرست کتاب

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد