تمرین ۴۶: خطوط منحنی و مستقیم

تمرین ۴۶: خطوط منحنی و مستقیم 

این یک مطالعه سریع است و برای آن از پز یک دقیقه ای و گاهی ۵ دقیقه ای استفاده کنید. همانطور که قبلا گفته ام تنها یک دلیل برای کارهای تند وجود دارد و آنهم ضبط سریع حالت مدل است 

  

شما بایستی خطوط منحنی و مستقیم را به کار ببرید ولی از آنها به عنوان وسیله ای جهت آنالیز حالت مدل حتی به صورت سریع استفاده نمایید. این نوع مطالعه باید همراه طراحی از حالت تواما صورت بگیرد زیرا هر دو باعث تکامل و رشد دیگری می گردد. تنها اندکی پیش از لحظه‌ای که انگیزه را از حالت مدل دریافت می کنید آن را با خطوط منحنی و مستقیم اختیاری ترکیب نمایید. 

در ابتدای شروع به طراحی بزرگ ترین و ساده ترین و مناسب ترین حرکت خطی را در مدل بر حسب منحنی یا مستقیم کشف نمائید. در ضمن اجرای این کار سعی شود حرکتی منحنی و یا مستقیمی را که از میان مدل عبور میکند پیدا کنید. لزومی ندارد این خط تماما بر روی سطح بدن باشد بلکه ممکن است از سطح بدن شروع شود و سپس از داخل آن عبور نماید . 

 

 فرض کنید ده خط منحنی چشمگیری را در بدن پیدا کرده‌اید. بلافاصله بعد از آن بایستی سعی کنید خط مستقیمی را که مکمل آن باشد جستجو نمایید. پس از دسترسی به این خطوط منحنی و مستقیم می‌توان آنها را مورد تجدید نظر قرار داد یا در آنها تقسیمات کوچکتری را ایجاد نمود ولی به هر حال حالت را بایستی در نظر گرفت. در ضمن به خاطر بسپارید که آنالیز به صورت چیزی مطلق نیست. از ۲۰ طرحی که از یک پُز میکشید می‌توانید ۲۰ نوع آنالیز در آن صورت بدهید. همه این آنالیز ها ممکن است صحیح باشند به شرطی که شما از حالت مدل تاثیر گرفته و تعادلی نیز بین خطوط منحنی و مستقیم مورد نیاز را به وجود آورده باشید. این نوع کوشش شما را در طراحی، ساده کردن می گویند ولی به جای آن کلمه " تاکید " را جهت نام گذاری آن انتخاب می کنم. 

 

سعی کنید آن خط ها، فرمها، ریتم ها و آن چیزی را که در مورد معنی کل حالت گفتگو می‌کند انتخاب نمایید. در حالتی از بدن تمام اعضا در آن شرکت می نمایند و هر یک نقش ویژه‌ای را بازی می‌کنند که بعضی از آنها درجه اول اهمیت را دارند و بعضی دیگر دارای درجه دوم اهمیت می‌باشند. بعضی از فرم ها نیز ساکت و آرامند و یا با فرم‌های دیگر موقتاً یکی می‌شوند. 

به مدت سه ساعت طبق برنامه ۱۹،ج طراحی کنید.

موتیف و تنوعات آن-  در یک طرف فرم همیشه سادگی در حرکت وجود دارد که نیروی نگهدارنده فرم را تشکیل می دهد. در این طرف فرم کمتر شکستگی وجود دارد و قوی تر از طرف دیگر نیز می‌باشد و خود رل موضوع یا موتیف را بازی می کند  در طرف دیگر تنوعاتی از نظر برآمدگی و فرورفتگی وجود دارد که از یکنواختی فرم جلوگیری می کند و در همین حال از طریق تضادها نمود آن را بیشتر می سازد زیرا از قدیم گفته‌اند تنوع چاشنی زندگی است و کار یکنواخت نیز نتیجه‌ای جز ایجاد خستگی ندارد. بدون تنوع نمی‌توان چیزی را حس نمود. مثلاً وقتی کلمه ای بارها و بارها تکرار می‌شود نسبت به آن بی تفاوت می مانید. تنوع برای بیننده ایجاد استراحت نموده و به او فرصت آرامش می دهد و این مسئله در همه شئون زندگی به چشم می‌خورد. وجود تنوع همانند وجود یک بخش کمدی در نمایشنامه ای جدی کاملاً ضروری است. 

 

 عمل و عکس العمل.  اگر نیروی به یک شی وارد کنید به همان اندازه شی به شما نیروز وارد می‌کند اگرچه این نیرو قابل رویت نباشد. با دست خود به میز فشاری وارد کنید در اینجا اگرچه میز حرکتی نمی‌کند ولی عملاً عکس العمل فشار آن به دست ما منتقل می شود (مقاومت) و نیروی این عکس العمل برابر فشاری است که با آن وارد می‌کنیم. چون نیروی شما بر آن غلبه نمیکند بنابراین به عنوان نیروی عکس العمل به حساب می‌آید.  

در ضمن اینکه با دست به میز به فشار می‌آورید ، حرکت رو به پایین نیرو در استخوانها و ماهیچه های دست مشخص می‌شود. با مقایسه دو بازو یکی در حال استراحت و دیگری در حال فشار می توان به وجود نیروی مقاومت پی برد. مثلاً در دستی که فشار وارد می کنید شانه رو به بالا می‌رود و بازو به میز فشار می کند. بدون وجود نیرو مقاومت آن بازو و دست نمی تواند چنین حالت و شکلی بگیرند. با مشاهده این نوع فرم ها متوجه می‌شوید که حرکت ساده رو به پایین، موتیف را تشکیل می دهد و نیروی عکس العمل تنوع را به وجود می آورد. 

 اگر برای هر عملی نیروی عکس العملی وجود نداشت هرگز چیزی به اسم تخریب یافت نمی شد. 

 

اگر میز قادر به مقاومت در مقابل فشار بازو نبود خرد می شد. بنابراین در طراحی بایستی چنین تعادلی را در کار منظور نمود. 

به مدت سه ساعت طبق برنامه ۱۹ د طراحی کنید


فرم های به هم قفل شده. در شکل بدنی که در حال حرکت است قوسهای همانند درست مقابل هم قرار نمی گیرند ولی اگر قرار بگیرند و یا شما خودتان آنها را عمدا مقابل هم قرار بدهید( شکل یک )، آن قسمت از فرم تمایل پیدا می‌کند که خودش را به شکل دایره‌ای کامل نشان بدهد بنابراین باعث نابودی تداوم کلی فرم بدن شده و چشم را از دنبال کردن و حرکت از طریق آن باز می دارد. ولی در فرم‌های شکل 2 قوسهای همانند درست مقابل هم قرار نگرفته و مثل این است که بهم قفل شده باشند. در این نوع فرم ها حرکت به طور مرتب از یک قوس به قوس مقابل منتقل می‌شود و بدین ترتیب تا به آخر ادامه می یابد.  وقتی که به دیاگرام بدنی که ساکن است نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که از دو طرف حالت تقارن دارد. 

 ولی وقتی که به بدن در حال حرکت دقت می کنیم می بینیم که این مسئله دیگر به چشم نمی خورد زیرا فرم دیگر دارای حرکت شده است. 

  دیزاین یا نقطه مقابل تزیین.  در این تمرینات یعنی تمرینات بخش نوزده ممکن است نوعی از نقوش و تزئینات را با آن اشتباه گرفت ولی فرق آن با تزیین این است که در اینجا مدل را بر حسب حالت مشاهده می کنیم. وقتی که ما از دیزاین صحبت می کنیم منظورمان این است که یک شی یا بدن طوری طرح ریزی شده که آماده نوعی حرکت است. هرگز  دیزاین را با تزیین نمی توان یکی گرفت زیرا وقتی که شما چیزی را تزیین میکنید  چیزهای بیگانه ای را به ساخت فرمی آن اضافه می نمایید ولی هنگامی که دیزاین یا طرح چیزی را به وجود می آورید در واقع به ساخت فرمی آن اقدام نموده اید و به وسیله بریدن و کشاندن به عقب یا حرکت دادن در آن تغییراتی به وجود می آورید. 

 با انجام این تغییرات،  حقایقی را که برای بیان مورد نیاز است از مدل به روی کاغذ منتقل می‌کنیم. پس دیزاین و تزئین دو چیز کاملاً متفاوت هستند. نقاش بعد از مدتی تمرین با این روش از روی غریزه چنان عمل می‌کند که شکلی کاملاً طبیعی به خود می‌گیرد. بعد از مدتی این عمل روش دید نقاش را تشکیل می‌دهد. این  نوع دید کاملا با دید علمی یک دانشمند فرق می کند و خود یک دیدگاه کاملا هنری به حساب می‌آید. 

به مدت سه ساعت طبق برنامه ۱۹ هـ  طراحی کنید

برگرد به فهرست کتاب


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد