تمرین 26: طراحی حجم پردازی با آبرنگ – ادامه برنامه قبل

 


تمرین 26: طراحی حجم پردازی با آبرنگ – ادامه برنامه قبل

شاید فکر کنید که طراحی با آبرنگ یکی از مشکلترین طراحی هایی است که تاکنون انجام داده اید و از نتیجه ان چندان راضی نباشید. اگر تاکنون از آبرنگ استفاده نکرده باشید ممکن است احساس کنید که رنگ از شما فرار می کند و اداره قلم مو کار مشکلی است و کاغذتان تنها بیشتر از چند لکه بی معنی را بر روی خود نشان نمیدهد. با وجود این اگر کوشش شما صادقانه باشد  تنها چیز مورد نیاز کثرت تمرین است از طرف دیگر اگر قبلا از اب رنگ استفاده کرده باشید ممکن است به تکنیکهایی دست یافته باشید که مانع ضبط احساس سنگینی و ضبط لمس گردد. بیشتر تکنیکهای آبرنگ باعث میشوند تا توجه شما را به سطح فرم یعنی کیفیت سطحی آن جذب نمایند و شما را از مغز و مرکز که هدف درک است دور سازند. بایستی کوشش زیادی برای غلبه بر این تمایل نشان بدهید. اگر در اجرای چنین کاری شکست خوردید بهتر است که این تمرین را بطور کلی رها کنید و به طراحی با مرکب یا مداد کنته بپردازید.

 

الف

ب

ج

د

ه

نیم ساعت

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

نیم ساعت

تمرین 15و26

طراحی حجم پردازی با آبرنگ(1طراحی)

تمرین 15و26

طراحی حجم پردازی با آبرنگ(1طراحی)

تمرین 23

مطالعه 10 دقیقه ای از فرم

3 طراحی

تمرین 15و26

طراحی حجم پردازی با آبرنگ(1طراحی)

تمرین 15و26

طراحی حجم پردازی با آبرنگ(1طراحی)

ربع ساعت

تمرین8

طراحی از حفظ

(*15 طراحی)

تمرین 11

طراحی از پز معکوس

6 طراحی

تمرین8

طراحی از حفظ

(*15 طراحی)

تمرین 12

طراحی از پز گروهی

7 طراحی

تمرین20

طراحی از  حالت اعضا بدن

(15 طراحی)

ربع ساعت

 

استراحت

 

 

استراحت

 

 

استراحت

 

 

استراحت

 

 

استراحت

 

نیم ساعت

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

تمرین2

طراحی از حالت

(25 طراحی)

یک ساعت

تمرین 15و26

طراحی حجم پردازی با آبرنگ(2طراحی) + تمرین 19 طراحی از سر با آبرنگ(1 طراحی)

 

هر روز کمپوزیسیونهای یکروزه را تمرین کنید(تمرین 14)

بخاطر داشته باشید که منظور از این تمرین , تمرین با آبرنگ نیست بلکه هدف تنها طراحی کردن است. برای اینکه با قلم مو همان احساسی را که با قلم و مداد منته داشتید بدست بیاورید. لازم است قلم مو را پر آب نگیرید بلکه بطور خشک از آن استفاده کنید. در ابتدای کار قلم مو ممکن است کاملا خیس باشد ولی کمی بعد کم آب و خشک میگردد که بایستی از این خاصیت آن استفاده شود.

برای درک این مطلب بهتر است آنرا تمرین کنید. یک قلم مو را که هنوز خیس نشده باشد بردارید و آنرا بداخل رنگی بزنید که تازه از لوله بیرون امده و با آب رقیق نشده باشد. چند علامت با آن روی کاغذ ایجاد کنید, د راین حال متوجه می شوید که رنگ روی کاغذ نمی دود بلکه همانجائی که انرا گذاشته اید می ایستد. البته رنگ بعلت غلظت, کمی برجسته باقی می ماند و موهای قلم مو از هم فاصله میگیرد ولی به شما یاد میدهد که قلم مو تا چه اندازه باید خشک شده باشد تا بتوانید رنگ را کنترل کنید. همین حالا این را آزمایش کنید. سینای سوخته و سیاه را با کمی اب در ظرف رنگ مخلوط نمائید. سپس قلم مو را بشویید . آنرا با پارچه تمیزی خشک کنید و بعد قلم مو را بداخل رنگ فرو ببرید و با آن طراحی کنید. د راینموقع پی خواهید برد که قلم مو را می توان بهتر کنترل کرد زیرا آب زیادی در آن وجود ندارد. با این روش کار کردن بایستی قادر شوید قلم مو را بسادگی مداد بدست بگیرید . با ان طراحی کنید.

وقتی که روز دوم میخواهید همان کار قبلی را که با آب رنگ اجرا نموده اید ادامه بدهید , اول یک قلم موی مرطوب بردارید و قسمتهایی از بدن را که بشما نزدیک است رنگ روشن بزنید. ( قلم مو  را زیاد به رنگ آلوده نکنید و گرنه رنگ روی کاغذ ممکن است بدود) . این عمل دو خاصیت دارد. اولا با رطوبت خود طراحی را که کاملا خشک شده بود مرطوب می کند تا رنگ را بهتر  بخود جذب نماید و در ثانی باعث می شود که طراحی از تیره شدن زیاد که مانع حجم پردازی است جلوگیری شود. بعبارت دیگر همانطور که رنگهای تیره را برای نشان دادن فرمهایی که بعقب میروند بکار می برید, این رنگ روشن را برای قسمتهایی مصرف  می کنید که بشما نزدیک می شوند. چون کاغذ مانیلا تحمل زیادی در مقابل آب دارد و خمچنین می تواند قشرهای زیادی از رنگ را در سطح خود قبول کند بهمین جهت می توان با این روش روی آن بارها کار کرد. حتی تا آنجا که کل بدن با تمام جزئیاتش بر روی کاغذ بیاید.

عمل کنترل قلم مو بیکباره بدست نمی آید ولی بالاخره بآن میرسد. در برنامه شماره 10  من از شما خواسته ام دو طراحی حجمپردازی انجام بدهید و برای هر کدام دو ساعت وقت صرف کنید. اگر پی بردید که نمی توانید در مدت دو ساعت یک طراحی را بطور رضایتبخشی باتمام برسانید نباید بخود اجازه نگران شدن را بدهید بسادگی یک برنامه یکساعته ترتیب بدهید و  مدل را از دیدهای مختلفی بکشید و یا قسمتهای مختلف بدن را طراحی نمائید. اگر حس می کنید که با تمرینها دارید پیشرفت می کنید خودتان به مدت آنها بیفزائید. اگر برنامه شماره 10 را یک  یا دو بار تکرار کنید و مدت زمان بیشتری ( بیشتر از 4 ساعت) به یک طراحی حجم پردازی اختصاص بدهید, نتیجه بسیار مفیدتر خواهد شد.

اگر دارید منظره می کشید من پیشنهاد می کنم که دو یا سه رنگ یعنی آبی پرمننت ,زرد لیموئی و سبز و یریدن و یا سبز هوکر  را به رنگهایتان اضلفه کنید . این عمل باعث میشود که رنگهای شما به رنگ منظره نزدیکتر شود, ولی باید بخاطر داشته باشید که شما نمی خواهید که هر رنگی را د رطبیعت می بینید آنرا در طراحی پیاده کنید. اول کل طرح را با یک رنگ ( زرد اکر) شروع کنید و سپس با رنگهای دیگر حجم پردازی نمائید. رنگ آبی را با اضافه کردن کمی سیاه ملایم کنید.

زمین را بعنوان چیزی بگیرید که هزاران سال است پا برجاست و علفها را چیزهایی تصور کنید که از زمین روئیده و عمر آنها بیشتر از یک فصل نمی تواند باشد. تپه ها توسط نیروهای زمین شناسی بطرف بالا رانده شده اند و دره ها را آب باران گود انداخته است. از خود بپرسید آنجائی که ایستاده اید تا افق چقدر راه خواهد بود و پیمودن آن تا چه حد می تواند دیدنی باشد. به آنچه که بشر در روی زمین انجام داده و یا انجام خواهد داد فکر کنید. با عوامل باد, آفتاب و ابر و مسافت و گرما و طوفانهای موجود بر روی زمین خود را  رودر رو سازید.

بمدت سه ساعت طبق برنامه 10 الف طراحی کنید.

نسبتهای ساده: این اولین درس آناتومی است و خیلی هم ساده می باشد. من سعی می کنم تا ساده ترین نسبتهای معمول را در بدن مطرح سازم. هیچکدام از این اندازه ها دقیق نیستند و نمی توانند هم دقیق باشند, زیرا دو بدن متفاوت نمی توانند دارای یک نسبت باشند. این اندازه ها همچنین اندازه های بدن چیز ایده آلی نیستند ولی نقطه شروع خوبی برای مطالعات بعدی می باشند دیاگرامهایی که این اندازه ها را نشان میدهد طراحی نیستند بلکه طراحی وقتی که واقعیت بدن را نشان میدهد دارای معنی می شود.

بالا تنه به دو قسمت مساوی تقسیم می شود. قسمت اول از شانه تا کمر و قسمت دوم از کمر تا ران می باشد. و ما نصف بالا تنه را بعنوان واحد در نظر می گیریم, یعنی از شانه تا کمر را یک واحد حساب می کنیم, و از کمر تا ران را نیز یک واحد می شماریم و از ترقوه تا بالای سر را نیز یک واحد و یا کمی کمتر حساب میآوریم. از انتهای ران تا زانو نیز یک و نیم واحد و از زانو تا پاشنه نیز یک و نیم واحد می باشد. انتهای فوقانی ران نیز وسط بدن را نشان میدهد.

پهنای شانه ها مساوی یک واحد و گردن 3/1 واحد می باشد. بازوها مثل آستینی که از کت بیرون آمده باشند از شانه بیرون آمده اند.از شانه تا آرنج و از آرنج تا مچ نیز یک واحد است. طول سر در ثسمت جلو زیاد و در عقب کمتر است. سر بر روی گردن رو بجلو با زاویه نصب شده و گردن نیز به سینه نزدیکتر است تا به پشت.

قسمت فوقانی بالا تنه را قفسه سینه و قصمت پایین  آنرا لگن خاصره تشکیل میدهد و ستون فقرات نیز این دو قسمت را بهم مربوط می سازد. در قسمت جلو , این دو قسمت بوسیله عظلات عمودی شکم بهم وصل میشوند. در قسمت عقب بواسطه انحنای ستون فقرات این دو قسمت بهم  نزدیک شده و در جلو از هم باز شده اند. هنگامی که بدن رو بجلو و یا روبه عقب خم میشود بالا تنه از ناحیه کمر مثل یک آکاردئون باز و بسته می شود.

اندازه های پشت در جلو و پهلو چندان تفاوتی با هم ندارند. ولی بهر حال شکل قسمت جلو با عقب متفاوت است. پهن بودن بالا تنه و ساختمان بندی عظلات آن باعث شده که بزرگتر و طولانی تر از پائین تنه به نظر برسد. عظلات در قسمت جلو روی بازو را نمی پوشانند ولی در قسمت عقب چنین کاری  را می کنند, با وجود این ساختمان بندی جلو, پهلو و عقب الزاما یک چیز است و آن ساختمان بندی استخوانهاست که نسبت ها را تشکیل میدهند.

بمدت سه ساعت طبق برنامه 10 ب  و 10 ج طراحی کنید.

استعداد و کوشش: من اصلا به این معتقد نیستم که شاگرد چقدر استعداد دارد. من د رکلاس اصلا به کسی نمی توانستم بگویم که استعداد دارید یا نه. من معتقدم که طبیعت در مورد استعداد دست و دل باز است ولی با وجود این همه گلها تبدیل به میوه نمی شوند. استعداد چیزی است که با کار کردن ظاهر میشود. این حقیقت که تمایل به مدرسه هنری پیدا می کنید و یا این کتاب را میخرید. نشان میدهد که شما اقلا علاقه ای به هنر دارید. تنها چیزی که لازم است همان سعی و کوشش است.

بیشتر ما طوری تربیت شده ایم که سعی می کنیم که مواظب خودمان باشیم و در زحمات صرفه جوئی کنیم. ولی وقتی که خیلی مواظب خود می شویم و زیاد در مصرف انرژی صرفه جوئی می کنیم خلاقیت ما رو به وقفه می رود زیرا هیچ خلقتی بدون وجود انرژی خیلی زیاد امکان ندارد انرژی مثل آتش است و مثا آن باعث جوش خوردن اشیاء بهم میشود. زیرا در حقیقت همان جوش خوردن اشیاء بهم است که قبلا یکپارچه نبوده اند. در واقع خلقت به اشیاء مختلف وحدت بخشیده و از آنها چیزی جدید و کاملا نو میسازد.

بمدت سه ساعت طبق برنامه 10 د طراحی کنید.

اگر واقعا میخواهید طراحی را یاد بگیرید بایستی کار را از پایه شروع کنید. من شاگردانی داشته ام که تخیلاتشان خیلی بالاتر از قدرتی بود که در مورد مطالعه جزئیات و طراحی های طولانی داشتند. آنها پیش از اینکه بتوانند راه رفتن  را یاد بگیرند میخواستند بدوند. اگر آنها نتوانند کیفیات دیگری را که جهت تعادل این تخیلات منحرف کشف نمایند, طراحی را رها میکنند و به کارهای دیگر مشغول می شوند. اگر شما از این نوع شاگردان باشید بعضی از تمرینات این کتاب را تحمیلی خواهید دانست, عیبی ندارد و اگر چنین است پس خداحافظ! هیچ هنری از یک جزء تشکیل نمی شود. اجزا بی شماری د رهنر وجود دارند, که تخیل یکی از مهمترین آنهاست ولی تخیل تنها کافی نیست بلکه اجزا بی شمار دیگر نیز باید با آن متعادل شوند.

شاگردان دیگری نیز داشته ام که خیلی علاقمند بوده اند بجای طراح ,نقاش بشوند. اینگونه افراد بیشتر اسیر افکار ذهنی هستند و از احساسی که نسبت به دیدن چیزی بر روی کاغذ عکس العمل نشان بدهد فاصله دارند. چنین شاگردانی باید بجای قرار گرفتن در مقابل مدل در جوار فنجان قهوه کافه ها بنشینند و در باره هنر با هم گپ بزنند. شاگردی که واقعا میخواهد یاد بگیرد کسی است که طراحی می کند. لئوناردو می گوید نهایت بدبختی زمانیست که تئوری از عمل جلوتر بزند.

بمدت سه ساعت طبق برنامه 10 هه طراحی کنید.

 

 

برگرد به فهرست کتاب

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد